عاشقانه
ﻧـﺰﺩﯾـﮏ ﺗـﺮ ﺑﯿـﺎ ...
ﺗﺎ ﺑـــﻮﯼ ﻋﻄﺮ ﺗﻦ ﺍﺕ
ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺩﺭ ﭘﻮﺳﺖ ﺗنم
ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ...
ﻣﺜﻞ ِ ﺩﻭ ﻣـﺎﻩ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﭼﺸﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﮕﯿﺮﺩ ...
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﺑﯿﺎ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻤﺖ ...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم ،
سکوت را فراموش میکردی و تمامی ذرات وجودت
عشق را فریاد می کرد...
چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم،
نگاهت را تا ابد بر من می دوختی ،
تا من بر سکوت نگاه تو رازهای یک عشق زمینی را
با خود به عرش خداوند ببرم...
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه،
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده.
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه …
وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
بگه که حواسم بهت هست.
حس قشنگیه ازت حمایت کنه،وقتی حق با تو نیست …
آره …
دوست داشتن همیشه زیباست
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد…
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها…
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان..
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم……
+ نوشته شده در پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, ساعت 15:50 توسط bad boy
می شود در همین لحظه
از راه برسی و
جوری مرا دراغوشت بگیری
که حتی عقربه ها هم...
جرات نکنند
از این لحظه عبور کنند؟؟؟
و من به اندازه ی تمام روزهای
کم بودنت
تو را ببویم و
در این زمان متوقف
سالها درآغوشت زندگی کنم
بی ترس فردا ها...
درد یعنی...
درد یعنی من ...
درد یعنی من بی تو ...
درد یعنی بغض های خفه شده...
درد یعنی خاطرات شیرین...
درد یعنی هضم نکردن حرف های روز جدایی...
درد یعنی وفا داری من...
درد یعنی هرزگی تو ...
درد یعنی سیگار روشن پوک نزده ...
درد یعنی قفل روی یک اهنگ...
کمر درد، بی اعصابی که درد نیس
درد یعنی تنهایی...
+ نوشته شده در دو شنبه 7 مهر 1393برچسب:, ساعت 16:12 توسط bad boy
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست...
+ نوشته شده در جمعه 4 مهر 1393برچسب:, ساعت 23:23 توسط bad boy